شهدای ایران:سرویس سیاسی/مرتضی صادقی/ به تازگی وزیر علوم از اثبات ناکارآمدی مقابله سخت افزاری با بدحجابی بر اساس تحقیقات شاهد محور سخن گفته است. صرف نظر از اینکه این تحقیقات شاهد محور چگونه انجام شده و ما کجا و درچه زمانی تجربه کنار هم قرار گرفتن اقدامات کارشناسی شده سخت افزاری و اقدامات عمیق فرهنگی را داشته ایم تا محققان مدنظر ایشان به نتیجه مذکور برسند، سؤالاتی درباره ادعای ایشان مطرح است که به برخی از آنها اشاره میکنم؛
1 اگر کسی از اساس به کرونا اعتقاد نداشته باشد نمیتوان با کار فرهنگی و گفتگو در باب ضرورت ماسک در ایام کرونا او را متقاعد به ماسک زدن کرد. حالا سؤال این است چه طور فقط با کار نرم افزاری میتوانیم کسانی که اساسا دین و مذهب دیگری دارند و ایرادی در بد پوششی و برهنگی نمیبینند را متقاعد کنیم؟
2 اگر افرادی حس گرسنگی، تشنگی، ضعف و درد ناشی از مریضی ها را نداشته باشند و طعم خوش غذاهای گوناگون را احساس نکنند نمیتوان با کار فرهنگی و گفتگو در باب نیاز بدن به آب و غذا، توقع داشت به میزان لازم و به صورت مستمر انواع غذا و آب مصرف کنند.
یا اگر افرادی احساس نیاز عاطفی و جنسی به همسر و احساس محبت به فرزند نداشته باشند نمیتوان با کار فرهنگی و اقناع اندیشه توقع داشت زیر بار تشکیل خانواده و تعهدات آن بروند.
حالا سؤال این است چه طور فقط با کار نرم افزاری میتوانیم کسانی که به دلائل خانوادگی، اجتماعی، رسانه ای و... نسبت به بد پوششی و برهنگی و تن نمایی در انظار، احساس حیا و شرم ندارند را متقاعد کنیم از لذت جلوه گری و شهوت جویی دست برداشته سختی پوشش مناسب را تحمل کنند؟
اگر کوچه ها و خیابانهای شهر پر از مراکز عرضه فست فود و غذاهای مضر باشند و بوی لذت بخش آنها قدم به قدم به مشام برسد و رسانه ها پر از تبلیغات وسوسه برانگیز آنها باشد نمیتوان توقع داشت مردم با کار فرهنگی و گفتگو از خوردن آنها خودداری کنند و پدر و مادر ها بتوانند در مقابل خواست فرزندان خود مقاومت کنند. حالا سؤال این است چه طور میتوانیم در جامعه ای که در هر کوچه و خیابانش عده ای از زنان و دختران در حال تن نمایی و جلوه گری هستند و در مراکز عرضه پوشاک با رنگ و لعاب خاصی لباسهای منافی حیا و عفت توزیع میشود و رسانه ها پر از تبلیغاتی است که به شکل وسوسه برانگیزی از بدپوششی و برهنگی قبح زدایی میکنند، با صرف کار نرم افزاری از آلوده شدن افراد سالم و زنان و مردان عفیف جامعه جلوگیری کنیم؟
این سؤالات بی پاسخ در کنار ملاحظهی تجربهی کشورهای غربی مدعی علوم انسانی آزاد، مبنی بر شکسته شدن پشت سر حریمها و فروپاشی نهاد مقدس خانواده و رنگ باختن دور از انتظار ارزشها و عادی شدن زشتی ها، این احتمال را در ذهن ایجاد میکند که طرح بعضی مسائل، خود مصداق اظهار نظرهای غیر اصیل و سفارشی باشد.